منتخب پرسش و پاسخ ها 4
منتخب پرسش و پاسخ های این وبلاگ
( 4 )
پرسش64: آشوریها، یونانی ها، رومیها دامن پوش تاریخی بودند، اما تمام قبایل ایرانی یا آریایی، شلوار پوش بودند، اینجا یک مسئله است، اگر روم از رومیه باشد، پس باید رومیه ها دامن پوش بوده باشند، یعنی اسکندر ایرانی باید دامن پوش باشد، و همچنین اشکانیان دامن پوش بوده باشند، که نبودند. آیا این موضوع می تواند یک تضاد ایجاد کند، که نیاز به تعریف و تحلیل داشته باشد؟
پاسخ پرنیان حامد: با کمال میل تعریف و تحلیل می کنیم:
اولین دامن پوش (شلیته پوش ) جهان = مهر ( میثره- میترا) پیامبر , ملیت = ایرانی , قدمت = حدود 7000 سال پیش.

پادشاهان هخامنشی در مراسم رسمی از دامن بلند استفاده می کردند . نمونه لباس رسمی پادشاهان هخامنشی:
نمونه لباس اقوام ایرانی در کتیبه تخت جمشید پارسها و مادها که همگی دامن دارند A :

ایرانیان در هنگام جنگ از دامن کوتاه (شلیته) استفاده می کردند . نمونه جنگ سرباز پارس و ماد کتیبه تخت جمشید:
نمونه لباس پادشاهان پارس و ماد با دامن بلند کتیبه تخت جمشید :
کتیبه پیروزی داریوش شاه در بیستون :
در این کتیبه داریوش شاه و دو سربازش با دامن بلند رسمی و کلیه اسرا با دامن کوتاه دیده می شوند این پادشاهان اسیر شده عبارتند از :
"اسرینا " پسر "اوپادرام" از اعیلام 2. "نیدینتوبل" پسر" اینایرا " از بابل 3." مارتیا " پسر" چین چیخ ری" از پارس و اعیلام 4." فراورتیش " از ماد 5."چیساتاخما " اهل ساگارتی از دودمان هوخشتره 6."فرادا " از مرو 7."وهیزاداتا " از پارس 8. "اراخی "پسر" خالدیت" از بابل 9.اتامائیتا در اعیلام شورش کرد 10. "سکونخا " سردار سکاهای کلاه نوک تیز .
به استناد این کتیبه مردان اعیلام , بابل , پارس , ساگارتی, مرو , ماد و سکاها همه شلیته ( دامن کوتاه ) پوش بوده اند.
پشت سکه اشکانیان پادشاه دامن پوش اشکانی عکس 6183 A :

این هم نژاد و لباس و فرهنگ اروپا قبل از انکه رومیان رومیه= مدائن به آنجا برسند (کتاب اسکندر تاریخ ایران الکساندر یونانی نیست صفحه 201 ) :
مجسمه ای از کلتن (سلتها) در آلمان عکس 6183
در توضیح نژاد گالیر امده است :
گالیر ها به سه قسمت هستند. گروهی در belgern گروهی در auitanern و گروه سوم نژاد keltern در المان می باشند.
در مورد نژاد مردم انگلستان در تاریخ ایران و در شاهنامه فردوسی چنین امده است
همه روی هاشان چو روی هیون زبانها سیه دیدهاشان چو خون
سیه روی و دندان ها چون گراز که یارد شدن نزد ایشان فراز
سکه ای از گالیرها (سلتها) عکس 6183
همچنین می دانیم که کلاه خودها و سپر های سلتی دارای نشان گراز بوده اند
همه تن پر از موی و رخ همچو نیل بر و سینه و گوشهاشان چو پیل
بخسبند و یک گوش بستر کنند دگر بر تن خویش چادر کنند
پرسش71: آیا جشن و کارناوال خدای ساترن (زحل)، که برای خیر و برکت در روم غربی برگزار می شد، ریشه از ایران داشته است؟
پاسخ پرنیان حامد : بلی به علت وابستگی 3 جشن زمستانی ایرانی هر 3 جشن نوروز مهریان و آشوب اجتماعی چهارشنبه صوری که مربوط به خمسه مسترقه جشن نوروز طبیعت در ایران می باشد و انعکاس آن در اروپا را به تفضیل برای شما شرح خواهم داد :
درتمدن ایران باستان از چهار جشن آتش بازی زمستانی اطلاع داریم .
1 . اول دی یلدا( به معنی تولد)
2. جشن دهم دی ماه ( 10 روز پس از تولدی دیگر)
3. دهم بهمن جشن سده ( چهل روز پس از تولدی دیگر)
3. چهارشنبه صوری هفته آخر اسفند ماه .
مراسمی که در این جشنها اجرا می شده است عبارتند از :
1. پاک ساختن خانه و زندگی
2. فروکشتن و باز افروختن اتش
3. شرکت در آیین با صورتکها
4 نبرد میان گروههای متقابل
5. بر پا کردن سازها و نمایش ها و انجام دادن عمل ارجی و میرنوروزی
در ایران باستان و هنوز هم در ایران به هنگام نوروز بسیاری از این ایین ها اجرا می شود . پاکیزه ساختن خانه و کاشانه که ان را خانه تکانی می نامیم عمومیت دارد . افروختن شمع تازه بر سر سفره ی عید یا روشن کردن چراغ بازمانده ایین افروختن اتش نو است از سنت را افتادن دسته ها با صورتک های سیاه انچه در ایران باز مانده مراسم حاجی فیروز است در مورد مسابقات و زورازمایی ها که نماد نبرد خدایان و دیوان است می توان هنوز هم به روستا ها رفت و به تماشای این نبردها نشست . اما عیاشی های مربوط به این عید بهاری و اعیاد فصلی که گوشه ای از به آشوب کشیده شدن نظم و قرار جامعه به شمار می امده است در ایران به شادمانی عمومی تبدیل شده است دین زردشت و پیامبر اسلام اجازه ای بدین گونه عیاشی ها نمی دادند زیرا اصولا دین در ایران پیوسته از نوعی والایی اخلاقی و معنویت خاص بهره مند بوده است و در ادیان رسمی ایران در طی تاریخ جایی برای عیاشی های جنسی وجود نداشته است .آیین های اغاز سال نیز معمولا با تکراری از اشفتگی و سپس نظم نخستین جهان همراه است . ایین دیگری که پیش از عید معمولا بر قرار بوده است , ایین ارجی یا همبستری گروهی است که معمولا در تاریکی انجام می یافته است این امر خود به معنی بر اشفتن نظم و ارته در جامعه است بخصوص اگر توجه کنیم که مراسم ارجی به هنگام تاریکی انجام می یافته است و تاریکی خود از نماد های اشفتگی نخستین است .با این همه هنوز هم از درهم ریختن نظم اخلاقی و وجود ارجی در سرزمین ما نشانه هایی در دست است که شاید زمان بحث درباره آنها نباشد .
از ایین های دیگر که مربوط به درهم ریختن نظم اجتماعی است و در میان اقوام بسیاری عمومیت داشته و در ایران هنوز هم اثار آن بازمانده است جابجا شدن ارباب و بنده با یکدیگر است . که نشانه های کهن ان را از عهد تمدن بابل در دست داریم این ایین در زمان ما به نام میرنوروزی معروف است . ولی در نقاط بسیاری از ایران به نامهایی دیگر نیز رایج است. میرنوروزی حکومتی پنج روزه دارد و بنا بر ایین به هنگان نوروز امیر یا حاکم محل بر حسب ظاهر از امیری یا حکومت می افتاد و بر جای وی امیر یا حاکمی موقت می نشاندند و این شخص در طی چند روز حکومتی سوری می کرد و سپس چون حکومت پنج روزه اش به سر می رسید حاکم اصلی به جای خویش بر می گشت.
کهن ترین نشانه ای که در اسیای غربی از جشن سال نوبازمانده به نخستین خاندان سلطنتی اور مربوط می شود .
در اعصار باستان روزهایی که معرف اشوب ازلی بود با ارجی همراه بود و این روزها معمولا قبل از اغاز سال نو قرار می گرفت .
در ایران خمسه مسترقه معرف این دوره اشوب ازلی است . که پیش از سال نو یا به اعتبار دیگر در پایان سال کهن قرار می گیرد . در این پنجه در اصل سنت های اجتماعی مربوط به نظم جامعه بر هم می ریخت میرنوروزی خود نمونه ای بازمانده از این اشوب ازلی در جامعه است . که بنا بر ان محکوم به مرگی یا مجرمی را حاکم و پادشاه موقت می کردند و او در این پنج روز فرمان می راند بعد او را می کشتند یا می گریخت درباره ی مراسم ارجی در ایران دقیقا متنی در دست نیست .
تنها از متون اسلامی بر می اید که پیش از اسلام جشن سده وجود داشته است دین زردشتی احتمالا عید سده را به این دلیل که به گونه ای حالت جادویی داشته نپذیرفته است جشن سده در واقع جشن چله ی خورشید است یعنی چهل روز از شب یلدا شب تولد خورشید گذشته است که ان را جشن می گرفتند و اتش به پا می کردند و این جادوی گرم کردن جهان به شمار می امده است . چله که سردترین موقع سال است در این زمان تمام می شود و پس از ان زمین نفس می کشد و در چله بعدی از سرما کاسته می شود .
شاید چون از این روز تا روز گرد اوری قله در نواحی جنوبی ایران یک صد روز فاصله است , بدین سبب این جشن را سده نامیدند .
درباره اداب اجرای این جشن نیز روایاتی هست که یاد می شود . این جشن را به هنگام شب برگزار می کردند همگان به صحرا می رفتند و کوهه هایی از بوته ها فراهم می ساختند و انها را بر می افروختند و شادی و پایکوبی می کردند و معتقد بودند که این اتش بازمانده ی سرما را نابود می کند . در جشن سده سپر و شمشیر چوبین و بوق سفالین می فروختند و صورتک ها بر چهره می زدند و چنگ و چغانه بر می گرفتند و به شب شهر چراغ ها می کردند.
روز اول زمستان در دیدگاه پرستندگان خورشید در اعصار باستان می توانست روز مقدسی باشد از این روز که کوتاهترین روز سال است هرچه به ترتیب در شمارش تقویمی ایام به عقب یا جلو برویم روز پیوسته بلند تر می شود از سوی دیگر خورشید که با رسیدن به چله تابستان به اوج قدرت خود رسیده و سپس کهولت و زوالی در نیرویش مشهود شده هر روز زمان دیدارش کوتاه تر و کوتاه تر می گردد . در طی پاییز به پایان خود می رسد و سپس درازترین شب سال شب یلدا شب تولدی دیگر می رسد و پس از شب یلدا باری دیگر زندگی و جوانی از سر می گیرد و هر روز نیرومندتر می شود . پس اگر نخستین روز زمستان را پس از شب یلدا تولدی دیگر و اگر نه تولد توان یافتن و جوانی از سرگرفتنی دیگر برای خورشید بدانیم در واقع سال کهن خورشید کهن و همه چیز کهن با اغاز زمستان به سر می رسد و سال و خورشید و جهانی نو اغاز می گردد و انگاه 10 و 40 زمستان و جشن گرفتن ان ما را با ایین کهن و زنده دیگری رو به رو می سازد
تقریبا در همه ی استان های کشورما و سرزمین های ایرانی نشین 10- و 40 تولد کودک را جشن می گیرند
افروختن اتش ها به شب یعنی تاریکی را فرو کشتن که در این جشن های زمستانی عمومیت داشته است .
در جشن سده در نوشته های اسلامی بخصوص در کیمیای سعادت سخن از وجود صورتکها و بخصوص سپر و شمشیر می رود که معرف نبرد متقابل میان گروه هاست . ما حتی از اجرای مراسم ارجی در این عیاد با خبر هستیم . (مهرداد بهار)
انعکاس چهار جشن زمستانی ایرانی در اروپا :
آنچه جالب است بدانید اثار تقویم مهریان در اروپا می باشد که در کتاب از ص 70 بررسی شده است اما کوتاه انکه :
گاه شمار خورشیدی ایرانیان با سال 365 روز و شش ساعت که دقیق نبود ( سال خورشیدی از 365روز و شش ساعت کمی کمتر است)همراه ایین مهر به اروپا رفته است. یولیوس =ایلیوس کسر=کی سر انرا در سال 46 ق.م در کشور روم رواج داده که اغاز سال ان مانند سال مهریان ماه مارس بوده . از چه زمان ان را به یکم ژانویه جا به جا کرده اند مشخص نیست . با توجه به نام ماههای اروپایی می توان این گفته را به راحتی اثبات کرد : سپتامبر یعنی هفت که امروزه نهمین ماه سال شده , اکتبر یعنی هشت که امروزه دهمین ماه سال شده , نوامبر یعنی نه که امروزه یازدهمین ماه سال شده , دسامبر یعنی ده که امروزه دوازدهمین ماه سال شده است.کشیشان عیسوی که نتوانستند این جابجایی را پنهان کنند به برهان سال باستانی روم ده ماه داشته است و این نامها از ان زمان است روی اوردند .اگر تصور کنیم که این گفته هم درست باشد باز با گاه شمار عیسویان هیچگونه بستگی ندارد . کشیشان عیسوی تا سده چهارم میلادی مانند ارمنی ها روز ششم ژانویه را زاد روز عیسی می دانستند پژوهشگران به اینجا رسیده اند که نه تنها زاد روز عیسی روشن نیست بلکه زاد سال ان حضرت هم چند سال پس از اغاز گاه شمار میلادی بوده است پس بیست و پنجم دسامبر زاد روز عیسی نیست
به زبان پارسی قدیم فارسی امروزی انگلیسی فرانسه المانی
کیوان شید شنبه satur/day same/di sams/tag
مهر شید یکشنبه sun/day dimanche! Son/tag
مه شید دوشنبه mon/day lun/di mon/tag
بهرام شید سه شنبه tues/day mar/di dines/tag
تیر شید چهارشنبه wednes/day merce/di mitwoch!
اورمزد شید پنج شنبه thus/day jeu/di donnes/tag
ناهید شید جمعه fri/day! Vendre/di frei/tag!
اینها همه گویای ان است که گاه شمار عیسویان از گاه شمار مهریان گرفته شده است.
و اما 4 جشن یاد شده در اروپا
. اول دی یلدا( به معنی تولد) = 24 دسامبر که به تولد حضرت عیسی تحریف شده است .کتاب ص 170
2010سال پیش تاریخ تاجگذاری و فتح کامل اروپا به دست اسکندر و ارش (شاهپور خسرو نژاد اشک هشتم ) octavius میباشد که هنوز هم مبدا تاریخ اروپاییان است چه که ولادت حضرت عیسی پسر مریم به استناد متون پهلوی و نوشته تاریخ بلعمی و مورخین شرقی چون عبدالله بن عباس : از گاه عیسی علیه السلام تا پیغامبر ما (محمد) صلی الله علیه و سلم پانصد و پنجاه و یک سال بود . تاریخ تولد عیسی پسر مریم حدود 1909 سال پیش و در روز هفتم اکتبر بوده است . 2010 سال پیش تاریخ فتح اروپا به دست اسکندر (میتری دات کسری ارومیه ای) و بنیانگذاری حکومت ارومیان با مذهب میترایی در اروپا و 24 دسامبر روز تولد میترا بوده است .
در اروپا شب 23 دسامبر را با عنوان تولد جشن میگیرند که در واقع زاد روز میترا است .از نمادهای این مراسم گوی های قرمز رنگی است که شباهت فراوانی به انار دارند .

قدمت این جشن در اروپا 2012 سال می باشد
در ایران هفت هزار سال است که ما شب اول دی = 22دسامبر را با عنوان یلدا جشن می گیریم که در واقع یلدا = زاد روز میترا است قدمت این جشن در ایران 7033 سال می باشد
خمسه مسترقه این جشن یعنی اشوب اجتماعی ان به صورت ساتورنالیا در اروپا و درست در تاریخ 17 دسامبر یعنی پنج روز قبل از تولد دوباره خورشید که نوروز مهریان در ایران بوده است منعکس بوده است
در سنتها و آداب و رسوم رومی، و در خاطرات باقیمانده از مردان عصر طلایی، در روزگاران اسطورهای که ساتورن بر جهان حکم میراند، جشن بزرگی به نام ساتورنالیا یا جشن ساتورن یا جشن کیوان ، در طول ماههای زمستان و در حوالی زمان انقلاب زمستانی برگزار میشد. روز برگزاری این جشن، در اصل در روز ۱۷ دسامبر بود، اما بعدها این جشن، برای زمانی حدود یک هفته به طول میانجامید. در طی ساتورنالیا (جشن کیوان )، نقش ارباب و برده، معکوس میشد، از محدودیتهای اخلاقی کاسته میگردید، و اصول و قواعد آداب معاشرت نادیده گرفته میشدند
در ایران باستان معمول بوده است که هر جشنی را به پادشاهی نسبت می دادند نوروز در ایران به جمشید و مهرگان به فریدون نسبت داده شده است این جشن نیز گویا به کی(پادشاه ) وان ( محلی در کشور ترکیه امروزی ) نسبت داده شده است. . ساتورن در عصر کلاسیک با کرونوس، ایزد معروف یونانی، یکی شناخته شده است kron (کارون پارسی قارون عربی کی= شاه اران در حوالی دریاچه وان همان کیوان, کی وان از اجداد گیو و گودرز است) + us ( پسوند زبان آشوری بر روی همه نامها در تاریخ )
توضیح این جشن در ویکی پدیا :
ساتورنالیا بزرگترین جشن مربوط به ساتورن، خدای کهن کشاورزی بود که در ماه دسامبر برگزار میشد و احتمالا با کشت زمستانه در ارتباط بود. این جشن که در اصل یک جشن روستایی بود، به تدریج در شهرها هم رواج زیادی پیدا کرد و طول مدت آن را تکمیل کرده، به هفت روز رساندند. در این مدت، همه کسب و کارهای دولتی و خصوصی به کلی تعطیل بود. محاکم قضایی و مدارس بسته میشد و احکام مجازات مجرمین و فعالیتهای نظامی به حالت تعلیق درمی آمد و به بعد موکول میشد. غلامان و بردگان موقتا آزاد میشدند و اجازه داشتند هر کاری که دلشان میخواهد بکنند و هرچه بخواهند، بگویند.هدایایی، خصوصاً عروسکهای سفالی یا مومی رد و بدل میشد و شهروندان همه روز را بر سر میز ضیافت مینشستند و میخوردند و مینوشیدند. رسم برگزیدن یک شاه دروغین برای یک روز، (که در طی این جشن به انجام میرسید)، رسمی بود که احتمالا از یونان یا شرق نزدیک گرفته شده بود.[۳]شبیه رسم اخیر در پیشینه ایران نیز، با عناوینی همچون میر نوروزی سابقه دارد.ساتورنالیا بزرگترین جشن مربوط به ساتورن، خدای کهن کشاورزی بود که در ماه دسامبر برگزار میشد و احتمالا با کشت زمستانه در ارتباط بود. این جشن که در اصل یک جشن روستایی بود، به تدریج در شهرها هم رواج زیادی پیدا کرد و طول مدت آن را تکمیل کرده، به هفت روز رساندند. در این مدت، همه کسب و کارهای دولتی و خصوصی به کلی تعطیل بود. محاکم قضایی و مدارس بسته میشد و احکام مجازات مجرمین و فعالیتهای نظامی به حالت تعلیق درمی آمد و به بعد موکول میشد. غلامان و بردگان موقتا آزاد میشدند و اجازه داشتند هر کاری که دلشان میخواهد بکنند و هرچه بخواهند، بگویند.هدایایی، خصوصاً عروسکهای سفالی یا مومی رد و بدل میشد و شهروندان همه روز را بر سر میز ضیافت مینشستند و میخوردند و مینوشیدند. رسم برگزیدن یک شاه دروغین برای یک روز، (که در طی این جشن به انجام میرسید)، رسمی بود با به پایان رسیدن کشت پاییزی در هفدهم دسامبر، جشن ساتورنالیا که با ساتورن به معنی کشتن پیوند داشت، برپا و دو روز پیش از این، یعنی در پانزدهم دسامبر، جشن کانسوالیای دوم و دو روز بعد از ساتورنالیا، در نوزدهم دسامبر جشن اوپالیا انجام میگرفت.ساتورنالیا جمع ساتورن است و این جشن و اکثر جشنهای شبیه آن با کار کشاورزی پیوند داشتهاند و کاربرد آنها، مزید بر جامعههای روستایی در شهرهایی است که تا پایان جمهوری بر واردات غلات متکی بودند. این جشن تا پایان دوره چند خدایی، بعنوان جشن شاد زمستانی ادامه یافت.مسیحیان امروزه فراموش کردهاند که جشن کریسمس، در واقع همان تداوم جشن ساتورنالیا است و کریسمس را [به خطا] با تولد عیسی مسیح در بیت اللحم پیوند میدهند ( ویکی پدیا)
2. جشن دهم دی ماه ( 10 روز پس از تولدی دیگر) 1 ژانویه جشنی که از آن با عنوان آغاز سال در کشورهای اروپایی یاد شده است . از رسوم این جشن بر پا کردن سازها و نمایش ها و .. می باشد . مردم بیدار مانده تا نیمه شب پس نیمه شب همدیگر را می بوسند !
3.دهم بهمن جشن سده ( چهل روز پس از تولدی دیگر) 14 فوریه فاشینگ در آلمان به مدت 5 روز که رسوم این جشن آ شفتگی واقعی جامعه و مراسم راهپیمایی مردم با صورتک ها می باشد .
4. چهارشنبه صوری هفته آخر اسفند ماه . که در ایتالیا در روز 21 آوریل جشن گرفته می شده است . کتاب ص
در زمان میترا پرستی در شهر رم ایتالیا شب 21 آوریل را با عنوان پالیلیا و یا پاریلیا جشن می گرفتند. شب قبل جشن آغل بره ها را با گل و گیاه می اراستند , بره ها را می شستند و پاک می کردند به شمایل الهه شیر نیم گرم می پاشیدند و صورت خود را به سوی شرق گرفته و دعا می کردند : پروردگارا خشکسالی را از میان بردار تا سبزی و گیاه به فراوانی بروید . بعد از دعا از روی کنده هیزمی فروزان می جهیدند و خود را به اب می شستند .
در ایران 21 مارس را اول بهار و سال نو میدانیم و از هفته ها قبل به پیشواز این جشن می رویم خانه های خود را می تکانیم و به استقبال شکوفایی و سبزی بهار می نشینیم . در اخرین سه شنبه شب سال از روی کنده هیزمهای فروزان می جهیم و روز بعد به حمام رفته خود را می شوییم و به استقبال اغاز سال نو می رویم .
قدمت جشن های یاد شده در ایران 7033 سال و در اروپا 2012 سال می باشد
















