آنا تومروس ملکه روس
آنا تومروس ملکه روس
در چند پست از ما پرسیده اند، آیا تومروس آنا (یا آنا تومروس) ملکه ترکهاست؟ بدین منظور سری به اینترنت زدم، تا ببینم علت این پرسش تکراری در یک زمان چیست؟ دیدم در تعدادی وبلاگ، یک متن را از روی یکدیگر کپی کرده اند، و ناخواسته عده ای جوان ایرانی دارند تاریخ خودشان را زیر سئوال و درهمی می برند. در این متن کپی پیس شده، هیچ منبعی ذکر نشده، و فقط بقصد خاص مطرح شده است. این متن بی سند و مدرک، در ادامه فرمان ضد کوروش استعمار و امپریالیسم است، که از همه طرف بی عدد انیرانی شنیده می شود، منجمله، تعدادی کمونیست معلوم حال، تعدادی بنیادگرای مختلف، تعدادی تجزیه طلب بی برنامه، و شاید تعدادی اندک دیگر.
ریشه یابی آناتومروس ــ هر شخص نامی دارد و هر نام معنی، و هر معنی ریشه یابی دارد، درصورتیکه معنی و ریشه یابی نام خود را نمی دانید، درباره آن تحقیق نمایید یا در نظر ها بنویسید، تا ما نیز توضیحی دهیم. آنا = (آ = حرف اول الفبا، یا اولین + ن = نا = نان = برکت)، آنا = اولین برکت یا ملکه و زن.
توم = نوعی خاک یا زمین، بر وزن انواع خاک و زمین مانند: تون، تور، توس، توت، توپ.
روس = اوس = بالا، رئیس، همان سرزمین روس، یعنی سرزمین بالا.
آناتومروس = بانوی سرزمین بالا. یا ملکه سرزمین روس.
در بعضی از وب ها، آناتومروس را آناتومریش نوشته اند، روس = بالا = رئیس = اوس = ریش= با آوا های مختلف در گویش های مختلف، ولی همه به یک معنی است. روس ها یعنی مردم سرزمین بالا در تاریخ با هخامنشیان تا ساسانیان درگیر بودند، بخش هایی از آنها با گرمتر شدن هوا در هزاره های سوم و چهارم خورشیدی ایرانی، به شمال رانده شده یا رفتند، و نام سرزمین بالا یا روس هم با خودشان بردند.
جهت اطلاع بیشتر به معنی نام شهرها و روستا های ایران مراجعه شود. در معنی نام آناتومروس صحبتی از ترک و فارس و... نیست، فقط با ترکیب حروف الفبای تمدن جی است.
ـــــ متن بدون سند و مدرک که تعدادی وبلاگ، از روی یکدیگر کپی پیس کرده اند، در زیر:
تومروس آنا، ملکه آذربایجان و کشته شدن کوروش به دست وی
از جمله ملتهائی که از کوروش به بدی یاد میکنند، سُکاها می باشند، که یکی از اقوام ترکان قدیم بوده و در تحت حاکمیت کوروش قرار نگرفته اند. ملکه سُکاها بنام تومروس، در نامه ای که به منظور پیشگیری از جنگ، به کوروش فرستاده است می گوید: ای ملک به تو نصیحت می کنم، که دست از این کار برداری، زیرا معلوم نیست که به نتیجه مطلوب دست یابی، به فرمانروائی بر قوم خود خرسند باش، و بگذار بر سرزمین خود سلطنت کنم. افسوس که به سخنم گوش فرا نخواهی داد، زیرا آنچه که کمتر به آن می اندیشی صلح و صفاست… ای خونخوار سیری ناپذیر، که پسرم را به نیروی افسون بارباده گرفتار کرده ای و او را با نیرنگ به اسارت خویش درآورده ای، بر خود مبال، زیرا که این آئین مردان نیست و در میدان نبرد انجام نشده. با این حال هم من بدی ترا نمی خواهم. پندم را بپذیر و او را رها کن و خود را تسلیم نمای بی آن که زیان ببینی و از آذربایجان بزرگ دور شو. اگر چنین نکنی به ایزد خورشید سوگند، که هر اندازه تشنة خون باشی، از خون سیرت خواهم کرد.
تومروس پس از این دو پیام، تمامی جنگ آوران خویش را گرد آورد، جنگ خونینی در گرفت و کوروش شکست خورد، و با بخش بزرگی از سپاهیانش در دشت نبرد به خاک افتاد. آنگاه تومروس سر کوروش را برید، آنرا در خمره پرخونی فرو برد و گفت: آن چه می خواهی بنوش تا سیر شوی...
کوروش پس از فتح بابل، بر آن شد ماساژت (آذربایجان) را نیز مغلوب کند، ماساژت ها از شمال شرق تا غرب ایران و در کرانه رود آراکس (آراز) در همسایگی قوم ایسه دونر زندگی می کردند. ماساژت ها (آذربایجانی ها) بسیار ماجراجو بودند. حمله به ماساژت ها (آذربایجان) زمانی صورت گرفت که پادشاه ماساژتها (آذربایجانیها) فوت کرده بود و همسر او که زنی به نام مومیریس (تومروس) بود بر آنها حکومت می کرد. کوروش فرستاده ای را نزد ملکه فرستاد و از او خواستگاری کرد. تومروس می دانست که کوروش از او خواستگاری نکرده است، بلکه می خواهد سرزمین آذربایجان را تصاحب کند، به کوروش پاسخ منفی داد. وقتی درخواست کوروش توسط تومروس پذیرفته نشد، علیه ماساژت ها لشکر کشی کرد. تومروس برای کوروش پیغام فرستاد، که به سرزمین خود باز گردد، و فکر خام حمله به سرزمین آنها را از سر خود بیرون کند. ولی کوروش پس از مذاکره با قوم خود، به این نتیجه رسید که برای جنگ در سرزمین ماساژت ها یعنی سرزمین تومروس، با آنان روبرو شود. در جنگی که صورت گرفت پسر تومروس را اسیر کردند، تومرس از کوروش درخواست کرد، که به صورت مسالمت آمیز پسرش را آزاد کند، ولی او پسرش کشت. لذا تومروس پس از آن، نیرو های جنگجوی آذربایجانی را گرد آورد، و به مقابله با کوروش فرستاد. دراین کشتار، ابتدا طرفین از دور، با تیر و کمان با یکدیگر به نبرد پرداختند، تا کاملا به یکدیگر نزدیک شوند. وقتی که طرفین زمان درازی با یکدیگر جنگیدند، بیشتر نیرو های کوروش فرار اختیار کردند، در پایان این جنگ ماساژت ها (آذربایجانی ها) پیروز شدند. بخش عظیمی از سپاه کوروش نابود شد، و در حین این جنگ کوروش نیز پس از 29 سال سلطنت کشته شد. تومروس مَشکی را پر از خون انسانها کرد، و از میان اجساد کشته شدگان پارسی، جسد کوروش را توسط سگی که بر سر جنازه اش پرسه کنان پارس می کرد، یافت و دستور داد تشتی را پر از خون کرده و سر کوروش را در این تشت بیاندازند، و با لحنی سرزنش و تحقیرآمیز چنین گفت: تو پسرم را از من گرفتی، من هنوز زنده ام و بر تو پیروز شدم. حالا تو را از خونخواری سیرمی کنم. مرگ کوروش را در سال 529 پیش از میلاد می دانند.
ـــــــــــــــ پایان متن ـــــــــــــــــــ
در نام آناتومروس براحتی مشخص است، که ملکه روس ها است، زیرا هنوز آنا در اسامی روسی است، و خود روس نیز در این نام، بوضوح نشان دهند جایگاه سرزمینی آن ملکه است. در آن زمان ترک و پارس و کرد و...، در معنی امروزی وجود نداشتند. این عزیزان بخشی از تاریخ روس را بجای تاریخ خود نوشته اند، و کوروش که 50 درصد مدی یا مادی یا همان اجداد ترک و کرد امروزی است را غریبه، و یک روس را خودی دانسته اند. از این عده هم وطن خواهش می کنم، دقت نمایند و براحتی در دام ترفند امپریالیسم نیفتاند.
ریشه یابی ماساگت ــ ما = مد = ماد + سا = آسمان + گت یا ژت = بزرگ، ماساگت (ماد + سا + گت) در کل به معنی آسمان بزرگ ماد است، که ایسا یا عیسی از آن آمده است، در وجه و معنی کلمه ماد هیچ قوم و طایفه خاص وجود ندارد. ماد یا مد به معنی گسترش دهنده است، و به روحانیون گفته می شد، مانند پارس یا پرسر، که روحانیون بودند نه قوم و ملت، و در میان روحانیون می توانسته از هر طایفه وجود داشته باشند. توجه نمایید گت با گوت تفاوت دارد، گوت یعنی اقوام عشایر چادر سیاه ایرانی، جهت اطلاع به تاریخ ایل های ایران بروید.
عکس غل و زنجیر حمل برده در دوره استعمار، عکس شماره 1214.
پرسش 953: درباره شنگول و منگول و انگول بیشتر توضیح دهید برای خیلی جالب بود؟
پاسخ انوش راوید: برای من هم خیلی جالب بود، که این نظریه کوچک تاریخی، خیلی موافق و مخالف داشت، فقط یک خواهش از عزیزان دارم، درباره نظر و دیدگاه خود سعی کنید بیشتر توضیح بنویسید، و از مخالفان هم تقاضا دارم، علت مخالفت خود را بنویسند، و توضیح تشریحی دهند، نه اینکه مانند یکی دو مخالف که چند حرف زشت در شأن خودشان می گویند.
از نظر دیدگاه من، نقشه زیر نشان دهنده اولین پیدایش تمدن در بعد از پایان آخرین دوران یخبندان است، در اینباره به لینکها و مطالب وبلاگ بروید و پی گیری کنید.
نقشه خلیج فارس در هزاره اول خورشیدی ایرانی، در بخش دهانه خلیج فارس مردم دریانودری بودند، که تا انگلستان رفتند و استون هنچ را بنا کردند، انگلها، در آنجا انگلو ساکسون گفته شدند، ان = اند end = انتها، انگلستان = انگل استان یا انگلند = انگل لند، لند = لن= تکه+ د= دنیا. در میانه خلیج فارس شنها یا همان سینها بودند، شن به معنی در نیمه بودن، مانند شناور (شن + آور)، اینها مردم انشان یا انسان هستند، که در بیشتر ایران و کشور هندوستان پراکنده شدند، در شاهنامه فردوسی نوشته شده است، شنگ (شن+ گ = شن بزرگ) پادشاه هند ایران، به یاری افراسیاب شتافت. در منتهای خلیج فارس منها بودند، من یا منتها (من+ ته) تشکیل شده از چهار چارک در سواحل خلیج فارس، من، یمن و یومن و یونان شد. در باره هر یک از این معانی و گروه ها در وبلاگ توضیح های پراکنده نوشته ام، بزودی با گرد آوری اسناد و مدارک بیشتر، همه را در یک پست می نویسم.
پرسش 594: باسلام. میخاستم بدانم چرا به ایرانیان عجم میگویند. من تمام مطالب وبلاگ شما را خوانده ام ولی باز سوالاتی دارم. پس اینجوری ما باید به واقعی بودن خیلی از جریانات مربوط به ایران شک کنیم.
پاسخ انوش راوید: در وبلاگ چند بار توضیح نوشته ام، عجم = ع یا ا = پائین آمده، تولید شده، مربوط به.. + جم = جمشید، عجم = فرزند جمشید. درباره ا، فرهنگ لغات را باز کنید و متوجه معنی آن در واژه ها شوید. ا ضمن ترکیب با واژه های زبان های ایرانی، معنی و ریشه یابی ایرانی دارد، ولی به اشتباه می گویند آن واژه عربی است، در صورتیکه خود ارب = ا + رب = فرزند رب.
جمشید = جم + شید = حرارت و گرمی و عشق. عجم یعنی فرزند جم، ایرانیان فرزندان جم از تمدن کهن جی هستند.
توجه: چند عدد انیرانی فارسی زبان، که می ترسید نام خود را بنویسید، و آنرا بدروغ می گویید، در واقع چه توقعی می توان از آنها داشت، که نام خودشان را دروغ و هر بار چیزی می گوید. حال این به کناری، به آنها می گویم، دیدگاه و نظر خود را درست و خوب بنویسید، مانند هزاران جوان باهوش ایرانی، که در این وبلاگ نظر می دهند و می پرسند و می نویسند. باور کنید با پرت و پلا و اهانت گفتن، هیچ نتیجه ای نمی گیرید، جز اینکه ضعف و نداشتن سواد و تربیت خانوادگی خود را نشان می دهید، مشروح در اینجا.
عکس تفنگ AK47 یا کلاشینکف، اسلحه ای که نقش مهمی در تاریخ جنگ افزار های
50 سال گذشته ایران و جهان داشته است، و
بسیاری از انیرانی ها و دشمنان ایران با آن نابود شده اند، مشروح در تاریخ جنگ
افزار های ایران،
عکس شماره 4240.
عکس رزمندگان ایران با AK47 (کلاشینکف) در جنگ با عراق، عکس شماره 4241.
كليك كنيد: معنی نام شهر های ایران
كليك كنيد: تاریخ هنر های رزمی در ایران
كليك كنيد: هیئت های هدیه آورنده به تخت جمشید
سبز= جنگل های شمال ایران، سفید= آسمان شفاف مرکز ایران، قرمز= سرخی فجر خلیج فارس
توجه: اگر وبلاگ به هر علت و اتفاق، مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد، در جستجوها بنویسید: وبلاگ انوش راوید، یا، فهرست مقالات انوش راوید، سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبلاگ و عکسها و مطالب را بیابید. از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبلاگم بهره می برم، همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع، آزاد و باعث خوشحالی من است.
جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران: حمله اسکندر مقدونی به ایران بزرگترین دروغ تاریخ، حمله چنگیز مغول به ایران سومین دروغ بزرگ تاریخ، و مقالات مهم مانند، سنت گریزی و دانایی قرن 21، و دروغ های تاریخ و حمله های عرب، مغول، تاتار، و گفتمان تاریخ، و جدید ترین بررسی های تاریخی در وبلاگ: