پرسش و پاسخ ویژه 75
پرسش و پاسخ ویژه 75
تعداد ديگري از پرسش و پاسخ هاي قابل توجه پست هاي مختلف وبلاگ و يا ارسالي با ايميل، پرسشها خلاصه شده، درود و سپاس، خوب و بد، و اين قبيل را حذف كردم، و تا آنجا كه شده اشتباه هاي املايي و انشايي آنها را اصلاح نموده ام. بمنظور گسترش محیط دمکرات و آزادی اندیشه و قلم اینترنتی، این پرسش و پاسخ ها توسط بانو پرنیان حامد پاسخ داده می شود، جهت پرسش و پاسخ های انوش راوید در اینجا بروید.
توجه: عزیزان، بمنظور تحقیقات بیشتر، و نیز با این سرعت و کار کرد اینترنت، گاه ممکن است پاسخها مدت زیاد تری زمان ببرد، لطفاً حوصله نمایید، مطمئنا بمنظور پیش برد اهداف وبلاگ، هیچ نظر و پرسش بی پاسخ نمی ماند. در ضمن اگر پرسش تأیید شد، و پاسخ آن نبود، در اولین پست بعدی پاسخ داده می شود، * همچنین اگر پرسشی از قلم افتاد، لطفاً یاد آوری نمایید.
توجه 2: نظرات و پرسشها از جانب خوانندگان وبلاگ است، و نظر وبلاگ نمی باشد، پاسخ ها دانش وبلاگ است.
کوه پدری یا جم
کوه پدری یا کوه جم، اين کوه باستاني در حومه شهرستان جم از توابع عسلويه استان بوشهر و در میانه راه بندر کنگان به فيروز آباد شيراز قرار دارد. عباتگاه یا آتشکده دوران کهن در قله کوه قرار دارد، مجسمه های «جمشید جم» و «غار آدم» در نزدیکی کوه پدری، به دلیل فعالیت های شرکت های نفتی و گازی شهرستان عسلویه استان بوشهر، در معرض خطر قرار دارند. که باید نسبت به حفظ و نگهداری این آثار تدابیری انجام شود.
پدری =( پد = دریچه ورود + ری یا رای = خدای خورشید)، یعنی جایگاه یا عبادتگاه ورود به دل و خواسته خدای خورشید. پد و پا، صفت و وسیله ورود و خروج است، که در پاتک و پدآفند وجود دارد، و در پا بطور کامل خود نمایی می کند.
عکس کوه پدری یا کوه جم، عکس شماره 5666 .
آثار عبادتگاه این کوه، مربوط به دوران تمدن کهن جیرفت است، در هزاره اول خورشیدی ایرانی، تنها منطقه تمدنی جهان، در حاشیه خلیج فارس قرار داشت، البته آن زمان خلیج کوچکتر، و فاصله کوه از دریا بیشتر بود. درباره این کوه شایعات و داستانها و شایعات زیادی در جریان دارد که قابل ذکر علمی نیستند.
بمنظور اهداف ملی و مردمی، نظر بدهید و پرسش کنید،
و در بحث های تاریخی شرکت نمایید.
پرسش 1732: با سلام و درود فراوان و خسته نباشیده جانانه. واقعن دست مریزاد ' زنده باشید، 2 هفته قبل سوالی درباره آذربایجان و تاریخش داشتم مثل اینکه آپ نشده ' لاجرم دوباره می گم. قبلن از توجه و پاسختون سپاسگزارم.
طی مطالعه در بلاگ حماسی و پارتیزانه شما، به این موضوع برخوردم که جناب آقای راوید گرانقدر فرموده بودند 'نسبه ساکنان کنونیه آذربایجان از اقوام مهاجره شمال شرقی دریای خزر هستند! این یعنی آذربایجانی ها اصالت ایرانی ندارند؟!!؟ من خودم اصالت آذری دارم و زبان مادریم ترکیه.
این رو می دونم که از نظر چهره و ژنتیک نه خودم نه فامیل هام، نه هیچ کدام از مردم آذربایجان، تا جایی که میدونم' شباهتی به مردمان ناحیه شرق دریای خزر نداریم' که اونها معمولن شبیهه نژاد زرد و چشم بادامی هستند' البته به ندرت دربین آذری ها افرادی که ترکیبی از چشم بادامی و ادمهای شبیه خودمون رو دیدم، شاید از هر 5000 نفر 1 نفر، اما میدونم زبانه خیلى از اقوام شرق دریاى خزر، نوعی از زبان ترکیه، بیشتر مردم فکر میکنن چون زبان مردم آذربایجان ترکیه، پس از نژاده مغول یا ترکمن ... هستند! چیزی که برای خود منم سوال بود از دوران راهنمایی و یجوری خودم رو ایرانیه کامل نمیدونستم، حتی شده بود که مثلن یه همکار افغانی که داشتم دم از افتخار فارس بودنش میزد و به من میگفت شما که زبونتون ترکیه! پس شما هم ایرانی نیستین!!
به شخصه مونده بودم اصالتم، زبانم کجاییه!؟ و این موضوع سالها دغدغه من بود، و میدونم خیلی از هموطنای آذری زبانم که چهره و ژنتیک ایرانی دارن اما زبان ترکی، این دغدغه اونها هم هست.! و حق هم دارن.!! تا اینکه خودم رو اینطور اروم کردم که زبانه ما در طی گذر زمان دستخوشه تغییر شده و از پارسی به ترکی تغییر کرده!! مثالشم این طور میزدم که مثلن افغانی هایی که 'کاملن واضح و تابلو چهره و ژنشون از نژاده زرد و مغولیه!! چطور شده که زبون مادریشون فارسیه!؟ اینجا بود که تقریبن مطمعن شده بودم، یک همچین حالتی هم براى ما آذربایجانی ها پیش اومده باشة. که زبان مادریمون تغییر کرده باشه مثل افغانی های چشم بادامی، منتها بطور بر عکسه افغانی ها!!
چون فهمیده بودم که زبان مادری در طی زمان میتونه تغییر کنه و این موضوع شدنیه به دوستام و خانواده و فامیل هم مطرح میکردم چیزی که فهمیده بودم و مثال افغانی ها رو که میزدم قبول میکردن!.. کم کم کنجکاویم به چگونگیه این تغییره زبان جلب شد، و از افراده سن و سالداره فامیل و... مخصوصن مادر بزرگم که سوال میکردم دیدم. که مادر بزرگم یه کلماتی و بیان میکنه از بچه گیاش که وقتی دقت میکنی!! ترکی نیست و فارسیه!! اما مادر بزرگ فارسی بلد نیست، با اصرار به خاطرات کوچیک بودنش برگشت و دیدم که میگه یه جور زبان رو حرف میزدن که اسمش زبان "شادیانی" که ظاهرن اسم طایفه هم بوده، زبان "شادیانی" فارسیه با گویش و لهجه عجیبى! شاید مثل لری!! مادر بزرگ چن نفر از فامیل و اسم برد که به این زبان بلدن حرف بزنن، من سره فرصت میخام باهاشون صحبت کنم.
استادان گرامی خدا خانواده محترمتون رو نگر داره براتون، مادر بزرگ من رو هم 100 سال دیگه سایش بالا سرم باشه، العان مادربزرگ نزدیک به 100 سالشه، و میگه در کودکی زبان شادیانی بین خودشون رواج داشته، العان انگشت شمارن کسایی که بلدن طبق اماری که مادر بزرگ به من داده. استاد جدا از این، چون پیگیر بودم، چند وقت پیش تو نت به کتاب استاد شادروان احمد کسروی برخوردم، که در باره زبان و گو یش مردم آذربایگان هست، بی شک شما میدونین که شادروان استاد احمد کسروی 80 سال پیش طی تحقیق از مردم در آذربایگان پی به این موضوع بردن، که زبان اصلی مردم آذربایگان ترکی نبوده، و پرده از رازهای چگونگی تغییر کردن زبان برداشتن، البته من کتاب و نخوندم هنوز، و تا چند هفته پیش هم اطلاعی از بودن این کتاب نداشتم. خیلی خوشحالم که حدسی کة منم درباره تغییر زبانم داشتم، شادروان احمد کسروی هم داشتن، لابد دغدغه ایشان هم بوده.! و اما سوال؟؟؟
استاد ایا شما با توجه به این موضوع که اطلاع دارین، زبان مردم آذربایگان تغییر کرده و زبان اصلیشون پارسیه، قبلن تو قسمتی از وبلاگتون فرمودین که نژاد مردم آذربایگان، ایرانی نیست و از مهاجران شرق دریای خزر هستن؟؟! یا اینکه چیز دیگه ای هست ..؟!؟ مثلن طبق آزمایشات ژنتیک، که صورت گرفته مشخص شده آذربایجانی ها نسبه ایرانی ندارن؟!؟
لطفن بفرمایید کدوم نظریه درسته، فقط زبان در اذربایگان تغییر کرده و از پارسی به ترکی برگشبه؟ یا زبان ترکی زبان اصلیه ما اذری هاست اما، مثلن زبان "شادیانی که مادر بزرگم و طایفه شادیان به آن آشنا بوده اند، برای انها زبانی فرعی بوده و مثلن انها هم به مانند ما که از کودکی هم ترکی و هم فارسی را با هم یاد گرفته ایم، آنها هم در کنار زبان ترکی، زبان شادیانی که گونه ای از گویش پارسی است را هم اموخته بودند .؟؟؟! با سپاس فراوان از اساتید بهترین وبلاگ در بین تمام وبلاگ های پارسی زبان.
پاسخ انوش راوید: با درود سپاس از توجه شما، پاسخ شما را داده بودیم، در یکی دو آخرین پرسش و پاسخ های وبلاگ گفتمان تاریخ است در http://cae.blogfa.com
تاکنون چنین چیزی را نگفتم: (('نسبه ساکنان کنونیه آذربایجان از اقوام مهاجره شمال شرقی دریای خزر هستند!)) لطفاً لینک آنرا بگویید، مردم آذربایجان از قوم آز یا آذ هستند، و از مردم تمدن کهن جیرفت می باشند، که بعد ها روحانیون مد یا ماد از این قوم بودند، و اصالت ایرانی دارند.
در ضمن و مهم، حتماً زبان مادر بزرگ عزیزتان را که من بسیار مشتاق دیدار ایشان هستم، به هر ترتیبی که می توانید حفظ کنید و ضبط نمایید و یاد داشت بردارید، شما وظیفه دارید آنرا نگهداری کنید، و نگذارید بطور کامل از بین برود از دیگران کمک بگیرید.
در باره پرسش شما بزودی یک پست با عکس و سند می نویسم، البته دو سه هفته زمان می برد، بطور خلاصه بگویم، تمام مردم ایران و جهان از دو تمدن بزرگ، که در حاشیه خلیج فارس تشکیل شد، بوجود آمدند و گسترش یافتند. اولین تمدن آتلانتیس بود، که در 14 تا 12 هزار سال پیش بوجود آمد و تا قفقاز و ترکیه گسترش یافت، و تا قاره آمریکا و اروپا هم رفت، بومیان کلوویس قاره آمریکا و سپس بازماندگان سرخپوست آمریکای شمالی از آنها بوند و هستند، ولی بر اثر سرمای 12 هزار سال پیش در ارتفاعات و مدارات بالا از بین رفتند، در وبلاگ توضیح دارد. سپس در 7 هزار سال پیش تمدن پیشرفته جیرفت پدید آمد، و با گرم شدن زمین، بتدریج طی چند هزار سال مردم تمدن کهن جیرفت، در ایران و جهان پخش گردیدند.
با پراکنده شدن مردم در جغرافیای وسیع، گویش های مختلف هم حاصل شد، و با افزایش جمعیت از 4 هزار سال پیش، دین ها هم بوجود آمدند. دین ها برای اینکه مردم چندان از کار و دعای آنها سر در نیاورند، در زبان دست بردند، مدها زبان مانند آذری را بنا کردند، ایشتاریها عربی و داریوشی ها دری و غیره.
در طول تاریخ چند هزار ساله و مهاجرت های متعدد، زبانها هم جابجا شدند، و لهجه ای مختلف پدید آمد، اما بطور کلی شاهنامه فردوسی از سی گونه زبان و خط در جغرافیای ایران نوشته است، که همگی در یک راستا و از زبان اصلی ایرانی، در تمدن کهن جیرفت بودند.
آن مردمی که قیافه ای مغولی یا منگولی دارند، باقی مانده مردم تمدن آتلانتیس هستند، که چند هزار سال در سرما و در چند قبیله پراکنده باقی مانده بودند، و بعلت سرما تغییر قیافه ای پیدا کردند، و بعداً بعضی توسط مردم مهاجر تمدن جدید، به استپ های گبی و سیبری رانده شدند، و بعضی در مردم جدید طی مراحل تاریخی جذب شدند.
این داستان ها سر دراز تحقیق و تحلیل دارد، ولی و مهم، به هیچ عنوان نباید گوش به حرف فاشیست ها و شونیزم ها و عوامل استعمار داد، فقط بدنبال تخصص باشید و بس، هیچ تفاوتی بین آدمها وجود ندارد، جز سواد و دانش، هیچ تفاوتی بین من که خیال می کنم پارسی هستم، با آن یکی که اویغور است، وجود ندارد، و برای من هیچ مهم نیست، من عاشق آدم های متخصص هستم، تخصص در هر رشته، حال می خواهد مغول باشد یا عرب و ایرانی یا هر جایی، و بیزارم از آدم های هر دمی بدون درک از تخصص. از قول من حتماً دست مادر بزرگ گرامی را ببوسید.
پرسش 1733: سلام و درود خدمت جناب آقای راوید و سرکار بانو حامد، باره دوم است که با شما تماس دارم چون تازه آشنا شدم با شما، باره اول سوال کرده بودم درباره تاریخ و زبان شهرستان هشترود، سپاس از بانو حامد و شما برای جواب هاتون. استاد اکنون میخام چند نکته رو باهاتون در میان بزارم و بی شک تبحر و تجربه شما، یا حرفام رو تایید میکنید، یا اینکه تفکر من بی پایه و اساس خواهد بود.
1 ــ درباره اسم سایت شما که cae است، به گفته شما تلفظ پارسیش میشه [ کی ] یا [ کیژا]،استاد شاید. هم ( کی+آ ) هم بشه تلفظ کرد. به خاطر شباهت مفهومی بهش اشاره خواهم کرد، به فرموده ی شما معنی ( کی) انرژی و نیرو میشه!؟
استاد من در گذشته مدتی کاراته کار میکردم و استادمون به ما آموزش میدادن در مبارزه کاراته همزمان با ضربه زدن و ضربه خوردن، یک جور فریاد و نعره ی خاص بزنیم. که همزمان با فریاد باید بازدم رو به شدت از انتهای ریه ها به بیرون هدایت میکردیم، و قسمت مرکز بدن و انتهای شکم رو منقبض کنیم' به گفته استاد باعث آزاد کردن انرژی و بالا بردن نیرو میشد، و استاد میگفت مرکز ثقل و قدرت انرژی نهفته بدن در مرکز بدن جایی بین نقطه اتصال انتهای شکم با پاهاست، که این نقطه بنام نقطه چی معروف شده !
نقطه مرکز بدن بنام نقطه چی، شاید هم در انتها حرف. "ن" داشته که میشه ( چی+ ن= چین> مرکز بدن انسان) و چین استان مرکز ایران و ایران مرکز جهان و شروع تمدن !
استاد در ادامه اسم سایت cae, به معنای انرژی ! همونطور که مطلع هستید هر ضربه و حرکت در کاراته نام خاص خودش رو داره و نام فریاد همراه. با بازدم شدید که برای بدست آوردن انرژی و نیرو از مرکز بدن انجام میشود!؟ ( کی + آ ) میباشد!، همچنین برای تضعیف روحیه حریف هست! گرفتن انرژی و نیروی حریف و یا ایجاد تداخل در نیرو و انرژی حریف!! به حر حال تکنیک ( کی+آ) و نام کی+آ ، در رشته ورزشی کاراته به شدت با نیرو و انرژی سر و کار دارد، انگار که با فریاد کی و به اصطلاح کی+آ. زدن یا کی+آ کشیدن، انرژی پتانسیل بدن استخراج می شود،!!
استاد راوید میخام بگم شاید کلمه ( کی ) که در کاراته بطور عملی انرژی تولید میکند! از زبان پارسی در قدیم رفته رفته به ژاپنی انتقال یافته است؟!
2 ــ درباره ورزش باستانی زورخانه ای چرا آن را به حضرت علی نسبت میدهند !؟ اگر حضرت علی باستانی کار بوده و به زورخانه می رفته چرا در کشور عربستان زورخانه ای وجود ندارد! استاد راوید شما گمان نمیکنید، این هم یک دروغ است، که مردم باور دارند که ورزش باستانی از کشور عربستان به ایران آمده.؟!
پاسخ انوش راوید: درست می فرمایید، من قبلاً درباره فنون رزمی نوشته ام، که از ایران رفته است، به تاریخ هنر های رزمی مراجعه شود. کی و ژن هم همان انرژی هستند، ژن فیزیک تولید کننده انرژی مانند ژنراتور، و کی نرم افزار تبیین انرژی است مانند کیوان، کیخسرو. در ضمن چین یا سین یا سان (یا خورشید دوره های هزاره چهارم خورشیدی ایرانی به بعد)، مرکز کائنات حساب می شد، و بسوی آن دعا می کردند، خدای سین یا چین یا خورشید را ری یا رای می گفتند، ری همان بلند و طولانی است، که در ری کردن برنج خودنمایی می کند، زیرا مسیر و فاصله تا سین زیاد بود، و خدای آن هم بلند و بالا بود، و در وسط جهان قرار داشت.
پاسخ به 2 ــ از دوران پیدایش استعمار، کشور های قاره کهن از یکدگر جدا شدند، در گذشته تمام قاره کهن در یک راستای فرهنگی قرار داشتند، و ورزش باستانی و هنر های رزمی و شمشیر زنی و غیره مانند پنیر زنی و ماست زنی و کشاورزی و دامداری، با یک فرهنگ در جریان بود. حال اگر در یکی دو قرن گذشته، به این و آن نسبت می دهند، تحقیق و تحلیل علمی نیست، در هر صورت حضرت علی همان نقش رستم تاریخی ایران را داشته است.
پرسش 1734: سوالم درباره آتلانتیسه که شما فرمودین جزو تمدن ایران بود، العان پس گذشت قرنها پس از یخ بندان آخر میگذره و خیلی از دریاچه های ایران خشک شدن، مثلا دریاچه قم الان چقدرش باقی مونده ...! ظاهرن قسمت بزرگی از مرکز ایران که العان خشک و کویریه، زمانی دریاچه بودند. استاد با این تفاسیر شما فکر میکنید، اتلانتیس، که از تمدن های ایران است، هنوز هم زیره آب است؟ یا اینکه آبی در کار نیست و آتلانتیس العان یک قسمت از ایرانه کنونی است،؟ ممکن است اینچنین باشد و ما ندانیم و اهالی ان منطقه بر روی بازمانده های آتلانتیس شهر جدیدی بنا کرده باشند؟ یا اتفاقاته دیگری که ممکن است اتفاق افتاده باشد. مثلن العان آتلانتیس را باید در زیره خاک و شن های روان جستجو کرد!؟
پاسخ انوش راوید: من در سفر نامه های قدیمی حدود 5-1354 ، در میان کویر ایران بدنبال دقیانوس و آتلانتیس خیلی گشتم، ولی در دوره ای که آتلانتیس وجود داشت، مرکز ایران تا ارتفاع 1350 متر زیر آب بود، و خلیج فارس نیز حاشیه کوچکی بود، در نتیجه میان کویر ایران نمی تواند باشد، ولی در زیر آبهای خلیج فارس امکان دارد. فعلاً تمام این حرفها نظریه هایی است، که مشغول گرد آوری معلومات و مستندات برای علمی نمودن آن هستم، فعلاً به مقالات دوران یخبندان کوچک و غیره مراجعه نمایید.
فرهنگ کلوویس Clovis culture
فرهنگ کلوویس (کلاویس)، که گاهی اوقات به عنوان فرهنگ لئو Llano گفته شده است، در سال 1920 تا 1930 میلادی، ابزار های سنگی در شهرستان کلوویس نیومکزیکو کشف گردید، و نام بومیان 13000 سال پیش قاره آمریکای شمالی، در محافل علمی از لئو به فرهنگ کلوویس تغییر کرد. بعد از پایان آخرین دوره یخبندان تا دوران ناپدید شدن این فرهنگ، ده ها سایت از این فرهنگ در قاره آمریکا کشف شده است.
عکس تعدادی ابزار فرهنگ کلوویس، جهت اطلاع بیشتر در جستجو ها بنویسید Clovis culture، عکس شماره 7019.
http://ravid.ir و http://arq.ir